هفته بیست و چهارم/ روز دهم جنگ

جنگ، بارداری، کودکی

وقتی تیتر را نوشتم نمی‌دانستم که از خودم و هفته جدید بارداری شروع کنم یا از وضعیت جدید و روز دهم جنگ با ورود آمریکا. راستش الان ذهنم شلوغ است و چند چیز در هم تنیده مشغولش کرده و نمی دانم از کدامش بنویسم و بگویم. احتمالا از همش. صبح شنیدم که آمریکا هم با بمب ورود کرد(البته ورود مستقیم)

ادامه مطلب

استمرار نه کمال گرایی

جیمز کلیر(نویسنده کتاب عادت‌های اتمی)، در وبسایتش یسری مقاله داره درباره پایداری و استمرار و تصمیم گیری و… توی یکی از این مقالات توضیح میده که خیلی وقت ها در مسیر ساخت عادت و مستمر شدن در کارها به اشتباه مسیر کمال گرایی رو پیش میگیریم. یعنی از اول نیت ما اینه که عادت های مستمر کوچیک روزمره بسازیم ولی

ادامه مطلب

از روزهای سخت آخر اسفند

  سلام از روزهایی که سختند، روزهایی که باید تاب بیاورم هفته نهم بیماری، کمر درد طاقت فرسا، تب، درد، سرفه… چند روز سخت رو پشت سر گذاشتم. حال جسمی واقعا بدی داشتم که کماکان بخشیش باقی مونده. حال روحیم هم چندان خوب نیست. افکار منفی و ناخوشایندی میاد تو سرم ولی سعی نمی کنم ازشون فرار کنم. تماشاش می

ادامه مطلب

حفظ انگیزه در مسیر رسیدن به اهداف دور

  یکی از مطالب خوبی که درباره حفظ انگیزه خوندم و خیلی دوستش داشتم از آقای Jason feifer بود که می‌گفت خودش با این مسئله زیاد درگیر بوده. تصور کنید در راه رسیدن به جایی هستید اما هنوز نرسیدید. کلی کار کردید، مسیر طولانی‌ای رو طی کردید اما به نظر می رسه هیچ چیزی برای نشون دادن این ندارید. Jason

ادامه مطلب

۳ ویژگی افراد تاب‌آور از نگاه لوسی هون

خانم لوسی هون، در این ویدیو از تاب آوری می‌گوید. او که تحقیقات و مطالعاتش در این زمینه بوده، از زمانی حرف میزند که خودش در سخت ترین شرایط زندگی‌اش قرار گرفت و دختر ۱۲ ساله‌اش را در یک تصادف از دست داد. هون می‌گوید: “به جای اینکه من متخصص انعطاف‌پذیری و تاب‌آوری باشم، ناگهان مادری با اندوه زیاد شدم

ادامه مطلب

درباره تحمل کردن

تحمل کردن

یک نفر یکجا درباره تحمل کردن نوشته بود: تحمل دروازه ورود به جهنم است و قبل از رسیدن به این جمله در چند مینی جمله گفته بود: فرار کنید، طلاق بگیرید، بروید و چند تای دیگر که یادم نمی‌آید، اما تحمل نکنید و بعد رسیده بود به جمله‌ی بالا: تحمل دروازه ورود به جهنم است. و من از آن روز

ادامه مطلب

با تخمه‌های طالبی و خربزه چه کنیم؟

تخمه طالبی

وقتی در حال جداسازی زباله‌ها هستم و زباله‌های تر و پوست میو‌ها را میبرم روی سبد بچینم تا آفتاب بخورند و به خشکاله تبدیل شوند، فکر می‌کنم که شاید قبل از تبدیل شدن زباله‌ها به خشکاله استفاده دیگری هم بتوان از بعضی‌هاشان کرد. همین فکرها در سرم میچرخد که می‌بینم چند دقیقه‌ای است به تخمه‌های طالبی که جدا کرده بودم

ادامه مطلب

با زردآلوهای مانده در خانه چه کنیم؟

زردآلو

شاید برای شما هم پیش آمده باشد، که کسی از جایی چند سبد میوه به شما بدهد، یا قرار باشد مهمان زیادی داشته باشید و زیاد خرید میوه انجام دهید و … خلاصه حجم میوه‌های یخچال تان بیش از نیازتان باشند و نتوانید آن را مدیریت کنید و میوه‌ها کم کم خراب شوند. که در این حالت ممکن است راحت‌ترین

ادامه مطلب

با دستمالی که بدرد نمی‎خورد چه کنم؟

دستمال کاغذی

مدتی پیش از یک برند ناشناخته چند بسته دستمال کاغذی خریدم و بعد از باز کردن متوجه کیفیت فوق العاده پایین دستمال کاغذی شدم. بسیار نامرغوب است و تقریبا برای خشک کردن اصلا بکار نمی‌آید. من دارم خودم را تربیت می‌کنم تا رفتار پایدار را در زندگی دنبال کنم. (در خرید کردن منظورم از چنین رفتاری در نظر گرفتن طول

ادامه مطلب

زنده باد زندگی

ندیدن را انتخاب کردم. برای مدتی تا آرامش بگیرم. ندیدن را انتخاب کردم، تا یادم برود، تا باور نکنم. راستش را بخواهید هرچقدر از آمار کشته شدن هموطنان می‌شنوم با خودم می‌گویم احتمالا این واقعی نیست، احتمالا رسانه ها کمی به آن افزوده اند، احتمالا چیزهایی هست که ما نمی دانیم. و…. هرچقدر هم که بخواهی نبینی، هرچقدر هم روزت

ادامه مطلب

اگرها: اگر به مدت یکماه امیدوارتر بودم

امیدواری

امیدواری کجای زندگی ماست؟ اصلا چرا باید چنین سوالی در ذهنم نقش ببندد؟ چه نیازی به امیدوارتر بودن دارم؟ چرا یک ماه؟ در این یکماه چه میخواهم بکنم که چاره‌اش امید است؟ نبودنش را کجا حس کرده‌ام؟ داستانش این است. خودم را در حالتی پیدا کردم که آینده ای برای خودم متصور نیستم. اصلا نمی‌توانم بازه‌‌ی زمانی بیش از یکسال

ادامه مطلب

فوتر سایت