اگرها: اگر به مدت یکماه امیدوارتر بودم

امیدواری کجای زندگی ماست؟ اصلا چرا باید چنین سوالی در ذهنم نقش ببندد؟ چه نیازی به امیدوارتر بودن دارم؟ چرا یک ماه؟ در این یکماه چه میخواهم بکنم که چاره‌اش امید است؟

نبودنش را کجا حس کرده‌ام؟

داستانش این است. خودم را در حالتی پیدا کردم که آینده ای برای خودم متصور نیستم. اصلا نمی‌توانم بازه‌‌ی زمانی بیش از یکسال را تصور کنم. همه چیز را به شدت موقتی و کوتاه می‌بینم. برنامه ریزی های بلند مدت را کامل کنار گذاشته‌ام چون اساسا انتظار آینده‌ای را نمی‌کشم. فکر می‌کنم که دنیا همین روزها تمام می‌شود. فقط برای روزهای آتی دست و پا می‌زنم و کمی تلاش می‌کنم، اما هرگز فراتر نمی‌روم.

گمشده چیست؟ چه چیزی را نمی‌بینم؟

امید

امید که نباشد، به پا خاستن برای خیلی چیزها بی دلیل می‌شود. جان کندن بی دلیل می‌شود.

امید که نباشد همه چیز موقتی است.

فقط برای گذران روزمره تکانی به خودت می‌دهی، تازه اگر بدهی. و حتی این هم در صورتی است که امید کم رمق و کم جان و کم‌سویی در جایی از تاریکی درونت پیدا کرده‌ای، وگرنه حتی برای گذران روزهای پیش رو هم اندک تلاشی نمی‌کردی.

اما بیا رویایی ببافیم، هرچند می‌دانم رویاپردازی و تصویر سازی هم بسیار برایت دشوار است. آخر از اسمش معلوم است، رویا…دلم نمی‌خواهد به چیزهای غیرممکن دل ببندم.

اما صبر کن. آنقدرها هم غیرممکن نیست. یعنی فقط وقتی غیرممکن می‌شود که هرگز امیدی نداری و چون امیدی نداری کاری نمی‌کنی، اصلا گامی برنمی‌داری، جلو نمی‌روی.

حالا تصور کن آن اتفاقاتی که فکر می‌کنی می‌افتد آن‌طور نیفتد، آن آسمانی که ابر تیره سراسرش را گرفته آن طور نماند. تصور کن ابر تیره کنار برود و خورشید بتابد.

تصور کن بر بیابان برهوت دلت، بارانکی ببارد و بذری بروید. آن‌وقت چه؟

اگر دانه‌هایی که از عشق، از کار، از صلح کاشتی، کم کم سبز شدند چه؟

اگر بیابان دلت کم‌کَمَک سبز شد چه؟

اگر دانه‌ها نهال شدند، نهال‌ها درخت، درختان تنومند شدند و سخت در خاک ریشه دواندند و پر شاخ و برگ شدند، چه؟

جنگل سبز تو با آن ریشه‌های گسترده‌اش دیگر به راحتی نابود می‌شود؟

جنگل سبز تو، حالا نه تنها فقط برای تو، که برای مردمی امید است. امیدآور است. شادی است، دل بستگی است.

فقط تصور کن اگر یکماه امیدوارتر باشی.

در بیابان خشک دانه‌ها بکاری، آنقدر بجویی تا آبی بیابی و در پایشان بریزی. مراقبشان باشی. شاید جنگل شدند.

اگر فقط بکاریشان، اگر مراقبشان باشی، اگر مجال دهی، مجال رشد.

«اگر فقط یکماه بذرش را بکاری و آبش دهی»

دیدگاه خود را بنویسید:

آدرس ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.

فوتر سایت