
یکی از مطالب خوبی که درباره حفظ انگیزه خوندم و خیلی دوستش داشتم از آقای Jason feifer بود که میگفت خودش با این مسئله زیاد درگیر بوده.
تصور کنید در راه رسیدن به جایی هستید اما هنوز نرسیدید. کلی کار کردید، مسیر طولانیای رو طی کردید اما به نظر می رسه هیچ چیزی برای نشون دادن این ندارید.
Jason feifer یه مثالی از خودش میاره، میگه خب من سخنرانی های زیادی داشتم و دارم. خیلی وقتا سالن ها و اتاق هایی که توشون سخنرانی می کنم پر میشه از آدم های مشتاق. اما خیلی وقتا هم من با اتاق های خالی مواجه میشم. اینجور مواقع خیلی دلسرد میشم. حالم بد میشه و افکار منفی ای میاد سراغم درباره اینکه کسی از حرفام استقبال نمی کنه.
میگه یاد گرفتم که در این مواقع اینجوری به داستان نگاه کنم:
ببین تو در طول عمرت قراره یه تعدادی اتاق خالی از جمعیت رو تجربه کنی.(شما اتاق خالی رو ترجمه کن به تجربه شکست و دلسردی و نا امیدی) هربار که با اتاق خالی از جمعیت مواجه میشم میگم ایول یکی دیگه از اتاق خالی ها از کل اتاق خالی هایی که قرار بود تجربه کنم کم شد.
باحاله، مگه نه؟
بعد میاد از اندازه گیری مسیر میگه.
ببین بعضی مسیرها تو زندگی وجود دارن که مثل یه دو ماراتون هستن. یعنی یک نقطه شروع داره، یک پایان مشخص داره و تو هرجای مسیر که باشی میتونی فاصلهت تا نقطه پایان رو بسنجی. اینجوری، فکر کن وقتی که خیلی خسته شدی و خیلی سخت حرکت میکنی وقتی چک کنی که فقط یک مایل باقی مونده تا خط پایان با هر سختیای ادامه میدی تا برسی به خط پایان.

ولی متاسفانه یا خوشبختانه خیلی از اهداف توی زندگی حاش مشخص نیست. یا اصلا هست، فاصله تو ازش مشخص نیست. تو نمی دونی چقدر دیگه راه داری، نمی دونی کجایی، نزدیکی یا دور.

خیلی وقتا شاید مثل همون ماراتون فقط ۱ مایل فاصله داشتی ولی دیگه خسته شدی و نتونستی ادامه بدی.
اینجا به جای اندازه گیری فاصله خودمون تا هدف بیایم فاصله جایی که هستیم رو تا گذشته اندازه بگیریم. خیلی از ما عادت داریم یک to do list درست کنیم واسه اهدافی که باید بهش برسیم و تسکایی که باید انجام بدیم. حالا بیایم یه لیست درست کنیم برای آنچه تا الان به دست آوردیم. راههایی که رفتیم، تلاشهایی که کردیم. یعنی به جای تمرکز روی هدف روی خودمون تمرکز کنیم.
وقتی فقط به هدف تمرکز میکنیم درواقع داریم روی بر آنچه نداریم تمرکز میکنیم. اما وقتی نگاهی به گذشته میکنیم مسیر پیشرفت خودمون رو میبینیم. به این ترتیب میفهمیم هر اتفاقی بیفته شکلی از پیشرفته.