قرار بود بیشتر و جدی تر بنویسم اما انگار هنوز این عادتم نشده. حالا اینجا نیستم که خودم را سرزنش کنم، اینجا هستم که بنویسم.
این مدت درگیر کارهای مربوط به data4impact بودم و البته هستم. یک پروژه در دست دارم و احتمالا چندتایی به زودی دستم بیاید. کارهای سایت هم بود، تولید محتوا و شبکه های اجتماعی. تولید محتوای سایت را سپردم به فاطمه. اینطوری هم مطمئنم به موقع به روز می شود و هر هفته مطلب دارد، هم از حسن انجام کار فاطمه مطمئنم و نیازی نیست که چیزی را چک کنم و می توانم وقتم را ذخیره کنم.
شبکه های اجتماعی هم فقط گاهی به مطلب گذاری در لینکدین میرسم و اخیرا هم هرچه یاد میگیرم و انجام می دهم را در تلگرام به اشتراک میگذارم. اینطوری می شود کارهایی کرد. اما برای جایی مثل اینستاگرام از آنجاکه محتوای خاص خودش را میخواهد و باید سر و شکل درستی هم داشته باشد برنامه ای ندارم، البته دارم، فرصت پیاده سازیش را ندارم که البته حیف است.
کاش بتوانم تیمی جمع و جور کنم و بتوانم به کارها بیشتر برسم. مثلا همین کار تحلیل را اگر بدهم دست یک تیم ذهنم آزاد می شود میتوان ایده های بیشتری را پیاده کنم و پروژه های بیشتری بگیرم.
حس می کنم نوشته امروزم دارد شبیه نوشته های کانال دغدغه های مسعود که گویا مربوط به رییس جمهور است میشود:) البته واقعا نمی دانم این کانال مربوط به ایشان است یا نه، ولی هر روز یک گزارش محتصری از هر بخش می دهد که بیشتر زبان طنزگونه دارد و گاهی هم آدم متعجب می شود که این حرف ها را رییس جمهور ایران است که دارد می زند:) مثلا جمعه به شهر کتاب رفته بود و با مدیر شهر کتاب ها دیدار کرده بود و بعد نوشته بود اینجا کتاب های خوبی دارد و یکسری وسایل ادایی:)))) ادایی؟ مرد تو رییس جمهور ایرانی واقعا؟ البته من این لحن و این نوشته ها را واقعا دوست دارم. حس خوبی می دهد. بعد از مدت ها او تنها رییس جمهوریست که با دیدنش احساس تنفر نمی کنم و بنظرم شریف میآید. اما نمی دانم شرافت او برای ریاست جمهوری اش در این منطقه حساس و این زمان حساس چقدر کافی است. حتما کافی نیست. گاهی هم البته می گویم این مرد انگار در خاورمیانه نیست…
برویم تا این خونریزی های این ماه ما را از پا در نیاورده و جانمان را نگرفته استراحتی بکنیم. گاهی حس می کنم بدنم میخواهد انتقام سختی ازم بگیرد. زنانگیست دیگر. همین است که هست. میلی به غر زدن درباره اینکه چرا ما زن ها باید این دردها را بکشیم و چرا باید هرماه دردهای زیاد داشته باشیم و چرا درد زایمان برای ماست و …ندارم. همین است که هست. همه چیز را که نباید تغییر داد.
به تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳
