هفته بیست و چهارم/ روز دهم جنگ

جنگ، بارداری، کودکی

وقتی تیتر را نوشتم نمی‌دانستم که از خودم و هفته جدید بارداری شروع کنم یا از وضعیت جدید و روز دهم جنگ با ورود آمریکا. راستش الان ذهنم شلوغ است و چند چیز در هم تنیده مشغولش کرده و نمی دانم از کدامش بنویسم و بگویم. احتمالا از همش. صبح شنیدم که آمریکا هم با بمب ورود کرد(البته ورود مستقیم)

ادامه مطلب

هفته بیست و سوم: در سایه جنگ

بله جنگ. بیست و چهارم خرداد چهارصد و چهار، جنگ رخ نمود. با چهره زشت و کبود و ضد انسانیش. نمی دانم چرا این واژه ها را برایش گفتم. فکر نکرده جاری شد. من هم نوشتمش. اولین مواجهه ما با آن، شنیدن صدای سهمگین چیزی بود. چیزی شبیه فروریختن. چیزی شبیه انفجار. با عمق بسیار. که هرچند شبیه چند چیز

ادامه مطلب

فوتر سایت